Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-30@16:45:37 GMT

چرا معلم شدم؟

تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۳۳۶۹۴

چرا معلم شدم؟

به گزارش گروه آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، به مناسبت اولین سالگرد درگذشت مرحوم استاد احمد صافی، بخشی از خاطرات وی از کتاب «شاهد شورا: تاریخ شفاهی شورای عالی آموزش و پرورش در مصاحبه با استاد احمد صافی، اولین دبیرکل شورا بعد از انقلاب اسلامی» تقدیم می‌شود.

استاد احمد صافی سال‌ها معلمی کرد و در کنار آن سمت‌هایی چون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، معاون و مشاور وزیر آموزش و پرورش را تجربه کرد و در نهایت در سحرگاه دوشنبه ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۱، در تهران چشم از جهان فروبست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درباره تاریخ شفاهی به اختصار باید گفت که تاریخ شفاهی یک ابزار جمع‌آوری داده‌ها است که با استفاده از مصاحبه فعال برای ضبط و ثبت خاطرات افراد عامل، ناظر یا شاهد رویدادهای تاریخی حاصل می‌شود. در این میان تاریخ شفاهی سازمانی، یکی از انواع تاریخ شفاهی است که در قالب مصاحبه‌ به منظور تاریخ‌نگاری شفاهی یک سازمان انجام می‌شود.

این نوع تاریخ شفاهی از تعامل سه مؤلفه کنشگر (عناصر انسانی سازمان)، نهاد ( جایگاه، دستورالعمل‌ها و ...سازمان) و محصول (اعم از فرهنگی، اقتصادی و ...) آن سازمان در یک قالب مثلث‌گونه به وجود می‌آید.

با این توضیح، بخشی از خاطرات آن مرحوم با عنوان اینکه «چرا معلم شدم؟» به استحضار می‌رسد:

«بعد از پایان تحصیلات دوره ابتدایی و دبیرستان، با راهنمایی عموی بزرگوارم ملا محمدجواد صافی گلپایگانی، هم‌درس آیت‌الله‌العظمی بروجردی در اصفهان و والد آیت‌الله شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی، که از علمای برجسته و صاحب تألیفات متعدد بود و با استعدادها و علایق من آشنایی داشت، به دانش‎سرای مقدماتی گلپایگان رفتم.

من همیشه هر نکته‌ای را که وی در سخنان خود توصیه می‌کرد، انجام می‌دادم. به این خاطر از وی راهنمایی خواستم و گفتم که می‌خواهم انتخاب رشته کنم؛ از وی پرسیدم به نظر شما  معلم بشوم یا برای ادامه تحصیل به دانشگاه بروم و پزشک یا مهندس شوم؟

وی چون با دنیای من و استعداد و روحیاتم آشنایی داشت به من توصیه کرد، به دانشسرای مقدماتی بروم و معلم بشوم. وی گفتند به دستگاه تعلیم و تربیت وارد شو و عمرت را در خدمت بچه‌های ایران بگذران؛ البته با چند شرط: شرط اول وی این بود که در دانشسرا درس بخوانم و معلم عالم، لایق و وارد به احوال دانش‌آموز و امور و رموز تعلیم و تربیت باشم؛ دومین شرط این بود که ادامه تحصیل بدهم و در راه تعلیم و تربیت مرتباً به دانش خود بیفزایم و بتوانم بهتر در سمت‌های بالاتر خدمت کنم و سومین شرط و توصیه وی هم این بود که از همان اول کار، معلمی را بر اخلاص بنا کن و سعی کن  دانش‌آموز و دانشجو را در هر کلاس که می‌روی با خالق هستی پیوند بزنی.

این توصیه‌ها و شرط‌های استاد برجسته من بود. بر اساس این توصیه، من در سال ۱۳۳۵ وارد دستگاه تعلیم و تربیت شدم و از آن تاریخ تا امروز- ۱۴۰۱-به خدمت خود در این دستگاه ادامه داده‌ام. ابتدا در روستاهای بروجرد به عنوان معلم، تدریس ‌کردم، بعدا برای ادامه تحصیل به تهران منتقل شده و ضمن ادامه تحصیل، به تدریس پرداختم. حتی در همان دوران دانشجویی برای نخستین بار در سطح عالی در دانشگاه تربیت معلم تدریس کردم.

موضوع از این قرار بود که طبق قانون سال ۱۳۴۶، یعنی قانون تأسیس وزارت علوم، هر مرکز یا موسسه آموزشی که بخواهد از دیپلم به بالا، مدرک بدهد، باید ذیل آن وزراتخانه قرار بگیرد. بر اساس این قانون، دانشسرای عالی و سپس دانشگاه تربیت معلم، زیر نظر وزارت علوم قرار گرفت. لذا من که قبل از انقلاب در تربیت معلم تدریس داشتم، هر چند نیروی رسمی آموزش و پرورش بودم، ولی مأمور به تحصیل از آموزش و پرورش به آن دانشگاه شدم. ماجرا از این قرار بود که وقتی در سال ۱۳۴۶ دوره فوق لیسانس را می‌گذراندم، دکتر محمد مشایخی[1]رئیس گروه علوم تربیتی و مشاوره در دانشگاه تربیت معلم و دکتر احمد هوشنگ‌ شریفی[2] رئیس دانشگاه بودند. در دوره فوق لیسانس، یکی از برنامه‌های کلاسی، ارائه کنفرانس بود. هر گاه استادی در کلاس‌ از دانشجویان درخواست کنفرانس می‌‎کرد، من دست بلند کرده و می‌گفتم آماده‌ام. درنتیجه، به دلیل کنفرانس‌های متعددی که ارائه کردم، مرا در دوران دانشجویی مسؤول یک گروه علمی دانشجویی کردند. یعنی یک گروه دانشجویان ۲۵ نفره را به من سپردند تا فعالیت‌های آنها را هماهنگ کنم. یعنی کلاس و برنامه آموزش را دو قسمتی کرده بودند.

وقتی که فارغ التحصیل شدیم، یک پروفسور فرانسوی به نام دوبول که در مقام کارشناس برنامه و بودجه بود به ما درس راهنمایی تحصیلی می‌داد. این آقای پروفسور دو سال با ما کار کرد. حتی در مدرسه هم همراه با ما برای کارورزی می‌آمد، دانشگاه هم که می‌آمد، مرا برای انجام برخی از برنامه‌هایش می‌فرستاد. زمانی‌که فارغ التحصیل شدم، نامه‌ای به دکتر احمد هوشنگ‌ شریفی رئیس دانشگاه نوشت و گفت: آقای احمد صافی می‌تواند دراین دانشگاه درس بدهد. برای او درس بگذارید و اجازه بدهید که ما از وجود وی استفاده کنیم. به این ترتیب از سال ۱۳۴۸، مدرس دانشگاه تربیت معلم شدم، که مدت ۲۰ سال ادامه یافت».

تدوین: رحیم روح بخش

[۱] -دکتر محمد مشایخی، بعدها به ریاست دانشگاه تربیت معلم رسید. ضمن این که از سال ۱۳۴۷ به عضویت شورای عالی آموزش و پرورش د رآمد. به علت خدماتش به فرهنگ در جلسه ۵۱ مورخ ۲۲ فروردین ۱۳۴۹ نشان درجه اول فرهنگ به وی تعلق گرفت.

[۲] -دکتر احمد هوشنگ‌ شریفی متولد ۱۳۰۵، استاد و رئیس دانشگاه تهران، ریاست دانشگاه ملی ایران و نماینده ایران در یونسکو بود. وی از سال ۱۳۴۳ به عنوان معاون تعلیماتی وزیر و سپس به عنوان رئیس دانشسرای عالی و بالاخره به عنوان وزیر آموزش و پرورش به عضویت شورا عالی آموزش و پرورش درآمد. وی در جلسه ۸۵ شورا مورخ اول دی ۱۳۵۰ موفق به دریافت نشان فرهنگ از شورا شد.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: احمد صافي شوراي عالي آموزش و پرورش دانشگاه تربیت معلم عالی آموزش و پرورش تعلیم و تربیت تاریخ شفاهی ادامه تحصیل احمد صافی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۳۶۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تعالی آموزش و پرورش بالندگی ایران اسلامی را به همراه دارد

  به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز یزد، مراسم تجلیل از فرزندان و همسران شهدای معلم استان با حضور استاندار یزد برگزار شد.   استاندار یزد در این مراسم، ضمن تبریک هفته بزرگداشت مقام معلم اظهار کرد: این نشست به واسطه حضور معلمین و انتساب آنان به مقام والای شهدا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.   مهران فاطمی در ادامه با اشاره به سه ثروت شاخص استان یزد گفت: یزد به لحاظ «منابع طبیعی» استان دوم معدنی کشور و استان اول از نظر تنوع مواد معدنی نظیر سوخت هسته‌ای، طلا، مس، کویر دسترس پذیر و... است.   وی «فرهنگ، اصالت و شاهکار‌های معماری و هنری» را ثروت دیگر استان یزد برشمرد و تصریح کرد: فرهنگ یزد در کشور زبانزد خاص و عام بوده و بافت به هم پیوسته و اصیل خشتی همراه با روح زندگی در آن در کشور بی‌نظیر است.   استاندار یزد از «منابع انسانی» به عنوان سومین و بزرگترین ثروت یزد نام برد و گفت: بر اساس آیات قرآن شرافت هر مکانی به انسان‌های مستقر در آن است؛ لذا فرهنگ، اصالت و تاریخ یزد به واسطه وجود زنان و مردان افتخارآفرین این جغرافیا شکل گرفته است.   وی با بیان اینکه یزد؛ تبلور و نماد غلبه اراده انسانی بر محدودیت‌ها است، عنوان کرد: تمامی افراد برجسته یزد بعد از نهاد خانواده در نهاد تعلیم و تربیت رشد کرده‌اند و این دو نهاد به مثابه دو بال برای ایجاد سازندگی، عمران، آبادانی، پیشرفت و بالندگی است.   فاطمی با تاکید بر اینکه متوسط قد توسعه و پیشرفت در هر جامعه به هیچ عنوان ز متوسط قد نظام تعلیم و تربیت آن بزرگتر نیست، یادآور شد: هر اندازه آموزش و پرورش متعالی‌تر باشد، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بالنده‌تر خواهد بود.   وی در پایان با اشاره به مقام والای معلم و همچنین جایگاه ارزشمند نظام تعلیم و تربیت، خاطرنشان کرد: بر این اساس بر تعظیم کل جامعه در برابر زحمات معلمان و فرهنگیان در هفته گرامی‌داشت مقام معلم تاکید شده است.

دیگر خبرها

  • اساسی‌ترین رکن فعالیت آموزش و پرورش، انسان‌سازی است
  • آموزش و پرورش کارخانه انسان‌سازی است
  • بحران کمبود معلم در مدارس نباید تکرار شود
  • جذب اعضای تیم والیبال دانش‌آموزان به عنوان معلم
  • تعالی آموزش و پرورش بالندگی ایران اسلامی را به همراه دارد
  • بعضی معلمان استان نذر خدمت انجام می‌دهند
  • صحرایی: غول کنکور در دولت سیزدهم جادو شد
  • معلم انقلابی باید در کشور تربیت شود
  • جذب بیش از ۱۰۰۰ دانشجو معلم در گیلان
  • شناسایی ۹۳ هزار معلم نمونه با ارزیابی‌های چندگانه